دفاع از پروپوزال باعث نگرانی بسیاری از دانشجویان می شود که با مطالعه، تسلط و اعتماد به نفس به راحتی می توان از سدش گذشت در این مطلب به راهنمایی هایی جهت چگونگی دفاع از پروپوزال پرداخته می شود.
برای دفاع
از پروپوزال دانشجو باید بر محتوای پروپوزال تکمیل شده تسلط داشته باشد. لذا
پیشنهاد می شود که برای یک ارایه مناسب در جلسه دفاعیه یک پاورپوینت از اطلاعات
اساسی طرح تحقیق در حداکثر ۱۵ اسلاید در محورهای زیر تهیه نمایید و به تعداد داوران
در شکل دستی(سه اسلاید در هر صفحه) توزیع نمایید. در این شکل شما حداکثر برای هر
داور ۵ صفحه از اطلاعات ناب خود در خصوص طرح تحقیق را آماده می کنید و ضمن تسلط
بیشتر در ارایه توضیحات، از همراهی بیشتر آنها نیز برخوردار خواهید شد. ضمن این که
هر یک از تغییرات اصلاحی و پیشنهادی داوران را می توانید در مقابل اسلاید های
مربوطه بنویسید و آن را در فرصت مناسب اجرا کنید. برای تهیه اسلایدهای دفاع از
پروپوزال یا طرح تحقیق از محورهای زیر استفاده کنید.
۱٫ معرفی: شامل نام دانشجو،
عنوان، اساتید راهنما و مشاور پیشنهادی در یک اسلاید
۲٫ معرفی متغیرها: تعریف
نظری و عملیاتی متغیرهای مورد بررسی در یک اسلاید
۳٫ بیان مساله: حداکثر در ۴
محور و با ارایه پرسش اصلی(۵خط) در یک اسلاید
۴٫ اهمیت و ضرورت تحقیق: حداکثر در
۵ محور (۵خط) در یک اسلاید
۵٫ ادبیات پیشینه: در سه محور : نتایج تحقیقات داخلی،
خارجی و نظریه ها در سه اسلاید
۶٫ اهداف تحقیق: در دو بخش هدف کلی و اهداف ویژه
در دو اسلاید
۷٫ فرضیه ها یا سؤالات: فرضیه یا سووال مطرح می شود در یک
اسلاید
۸٫ جامعه و نمونه: معرفی جامعه و روش نمونه گیری و تعداد نمونه منتخب در
یک اسلاید
۹٫ روش تحقیق: معرفی روش تحقیق منتخب و دلیل انتخاب آن در یک
اسلاید
۱۰٫ روش های آماری: معرفی روش های آماری منتخب و دلیل انتخاب آنها در یک
اسلاید
۱۱٫ ابزار جمع آوری اطلاعات: معرفی ابزار جمع آوری و شیوه جمع آوری
اطلاعات در یک اسلاید
۱۲٫ جدول زمان بندی انجام کار: ارایه جدول زمان برای برای
تحقیق تا پایان کار در یک اسلاید
در این
مطلب به راهنمایی کلی برای نوشتن
پایان نامه می پردازیم . هر پایان نامه ای دارای فصول خاص مرتبط با موضوع می
باشد و با توجه به موضوع
، هدف و نظر استاد راهنما و همچنین
دانشکده می تواند متفاوت باشد.برای آشنایی با جزییات نحوه نوشتن به کتاب راهنمای پایان
نامه تالیف حمید قاسمی و سارا کشکر از انتشارات بامداد کتاب مراجعه
کنید.
الف- فصل اول پایان نامه : Introduction یا مقدمه یا کلیات
تحقیق
محتوای فصل یک ممکن است در برخی از دانشگاه ها تفاوت هایی داشته باشد. اما
معمولاً محتوای فصل یک به ترتیب زیر است:
۱٫ مقدمه: طرح کلیات تحقیق
۲٫ بیان
مساله: شرح مشکل و ارایه آنها به شکل سوال کلیدی برای پاسخ به کمک تحقیق
۳٫
ضرورت و اهمیت تحقیق: چرایی انجام کار و معرفی کاربران احتمالی نتایج تحقیق
۴٫
اهداف تحقیق: آنچه تحقیق به دنبال انجام آن است
۵٫ فرضیه ها یا سؤال های تحقیق:
مسیری برای اجرای تحقیق
۶٫ پیش فرض ها: قبول مواردی برای اطمینان از حرکت در
مسیر اجرای تحقیق
۷٫ تعریف عملیاتی واژه های تحقیق: اقدامی برای برداشت مشترک
از مفاهیم تحقیق
در برخی از دانشگاه ها تاکید بر این است که محدودیت های تحقیق
نیز در همین فصل نوشته شود. در برخی از دانشگاه نیز بر نوشتن مبانی نظری تحقیق در
این بخش تاکید دارند.
ب-فصل دوم پایان نامه: Review and Litrature یا ادبیات و
پیشینه تحقیق
۱٫ مقدمه : معرفی محتوای فصل
۲٫ مبانی نظری: نطریه های مرتبط با
موضوع و قابل بحث در فصل پنج (در تعدادی معدودی از دانشگاه ها مبانی نظری در فصل یک
ارایه می شود)
۳٫ پیشینه تحقیق: تحقیقات داخلی و خارجی مرتبط با موضوع
۴٫ جمع
بندی کلی: جمع بندی از مجموع ادبیات پیشینه
پ-نگارش فصل سوم پایان نامه: Resarch
Methodology یا روش شناسی تحقیق
۱٫ مقدمه: معرفی محتوای فصل
۲٫ روش و طرح کلی
تحقیق: اشاره به روش تحقیق از ابعاد هدف، محیط اجرا، استراتژی و مسیراجرا
۳٫
جامعه آماری: معرفی جامعه آماری
۴٫ نمونه آماری و روش نمونه گیری: بیان تعداد
نمونه و روش نمونه گیری
۵٫ متغیرهای تحقیق: شاخص های تغییر پذیر تعریف می
شوند
۶٫ ابزار اندازه گیری: معرفی ابزار و اعتبار و روایی آن
۷٫ شیوه جمع
آوری اطلاعات: روش اجرا در جمع آوری اطلاعات
۸٫ روش های آماری: معرفی انواع روش
های آماری مورد استفاده در پایان نامه
ت- نگارش فصل چهارم پایان نامه: Findings
یا تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق
۱٫ مقدمه : معرفی محتوای فصل
۲٫ توصیف داده
ها: جداول و نمودارهای توصیفی
۳٫ آزمون فرضیه ها یا طرح سؤالات : متناسب با
یافته ها جداول و نمودارهای ذیربط ارایه می شود.
ث- نگارش فصل پنجم پایان نامه:
Discussion یا بحث و نتیجه گیری
۱٫ مقدمه : معرفی و محتوای فصل
۲٫ خلاصه
تحقیق: خلاصه سه فصل
۳٫ خلاصه یافته ها: خلاصه فصل چهارم
۴٫ بحث : مقایسه
تحقیقات و نتایج موافق و مخالف با نتایج حاصل از یافته ها
۵٫ نتیجه گیری: ارایه
پیام حاصل از تحقیق
۶٫ محدودیت های تحقیق: محدودیت های در کنترل و خارج از کنترل
محقق( در برخی از دانشگاه ها در فصل یک نوشته می شود)
۷٫ پیشنهادهای برخاسته از
تحقیق: پیشنهادهایی که با نتایج بدست آمده می توان ارایه کرد.
۸٫ پیشنهادهایی به
سایر محققین : پیشنهاد برای انجام تحقیقات بعدی
ج- تهیه بخش های خارج از فصول:
دو بخش پیش از آغاز فصول و پس از فصول دارد.
۱٫ روی جلد: گالینگور(چرمی)
۲٫
صفحه عنوان فارسی: بدون شماره صفحه
۳٫ صفحه بسم اله الرحمن الرحیم(در برخی از
دانشگاه ها قبل از صفحه عنوان فارسی ارایه می شود): بدون شماره صفحه
۴٫ برگه
داوری: بدون شماره صفحه
۵٫ صفحه تقدیم: بدون شماره صفحه
۶٫ صفحه سپاسگزاری:
بدون شماره صفحه
۷٫ چکیده فارسی: بدون شماره صفحه
۸٫ فهرست مطالب: آغاز نشانه
گذاری صفحه با حروف ابجد
۹٫ فهرست جداول: ادامه نشانه گذاری صفحه با حروف
ابجد
۱۰٫ فهرست نمودارها: ادامه نشانه گذاری با حروف ابجد
۱۱٫ فهرست شکل ها :
ادامه نشانه گذاری با حروف ابجد
۱۲٫ فهرست نقشه ها : ادامه نشانه گذاری با حروف
ابجد( از اینجا به بعد فصول آغاز می شود و موارد بعدی مربوط به بعد از فصول می
شود)
۱۳٫ منابع: شماره صفحات داخل فصول ادامه می یابد.
۱۴٫ پیوست ها: نشانه
گذاری با حروف ابجد از ابتدا آغاز می شود.
۱۵٫ چکیده انگلیسی: شماره صفحه
ندارد
۱۶٫ صفحه عنوان انگلیسی: شماره صفحه ندارد.
۱۷٫ پشت جلد:
گالینگور(چرمی)
۱۸٫ عطف: گالینگور (چرمی)
منابع نویسی
فهرست منابع شامل کلیه منابعی است که به نحوی در پایان نامه مورد
استفاده قرار گرفته اند. منبع نویسی دارای چند روش مشخص می باشد و ممکن است روش های
مختلفی برای نوشتن فهرست منابع در دانشگاه های مختلف مورد تاکید قرار گیرد. برای
نمونه به یکی از روش های رایج و مورد استفاده در دانشکده تربیت بدنی دانشگاه آزاد
کرج اشاره می کنیم:
• تمامی منابعی که به نحوی در پژوهش مورد استفاده قرار گرفته
اند، باید در این قسمت به صورت فهرست الفبا در دو بخش ابتدا فارسی و سپس لاتین
ارایه گردد.
• منابع ارایه شده باید مستقیماً مورد استفاده قرار گرفته باشند و
از ذکر منبع در داخل منابع دیگر (منبع در منبع) اجتناب شود.
• برای منبع نویسی و
ارجاع دادن در متن به شکل زیر اقدام می گردد :
۱٫ اگر در متن به موضوع مطالعه
اشاره شود، نام نویسنده و سال انتشار داخل پرانتز می آید. مثلاً: برخلاف سایر شکل
های نگارش، در خبر نویسی باید پاراگرافها کوتاه و خلاصه باشند طوری که اکثر آنها
بیش از یک جمله یا موضوع جدید نداشته باشند(تامپسون، ۱۹۹۶).
۲٫ اگر به نام
نویسنده در متن اشاره می شود سال انتشار داخل پرانتز درج می گردد. مثلاً :
کوارترمن(۱۹۹۲) دریافت که بیش از ۹۵ درصد مدیران ورزش دانشگاهی آمریکا مدرک
کارشناسی ارشد داشته اند.
• اگر به مقاله ای که دو نویسنده دارد ارجاع داده شود،
نام هردو، هربار به همراه سال انتشار در داخل پرانتز می آید. مثلاً : سرصفحه بالای
برگه از مهم ترین عناصر خبر و شامل نام سازمان، آدرس و شماره تلفن، مشخصات تماس
رسانهای، تاریخ و زمان خبر و تیتر میباشد(سایمون و زاپالا، ۱۹۹۶).
• اگر مقاله
کمتر از ۶ نویسنده داشته باشد بار اول نام همه آنها به همراه سال انتشار و در دفعات
بعد فقط نام نویسنده اول به علاوه کلمه “و همکاران” به همراه سال انتشار در داخل
پرانتز آورده می شود.
• اگر کاری شش یا بیشتر از آن، نویسنده داشته باشد، فقط
نام خانوادگی نویسنده اول و به دنبال آن “و همکاران” به همراه سال انتشار در داخل
پرانتز درج می شود.
• اگر به قسمت خاصی از یک منبع ارجاع داده شود، لیست شماره
صفحه یا صفحات پس از سال انتشار می آید.
• اگر منبع الکترونیک بوده و شماره صفحه
ندارد، در صورت دسترسی شماره پاراگراف آورده می شود.
• اگر تمام یک وب سایت به
عنوان منبع اشاره شود(و نه قسمتی از آن سایت)، به وب سایت مربوطه در متن اشاره می
شود و نیازی به قرارگیری در فهرست منابع ندارد.
• مکاتبات شخصی، سخنرانی ها،
نامه ها، خاطرات، مکالمات و نامه های الکترونیک(ایمیل) نباید در فهرست منابع درج
شوند و فقط در متن به آنها اشاره می شود که شامل نام، نوع مکاتبه و تاریخ
خواهدبود.
• نحوه نوشتن منابع در فهرست مربوطه :
۱٫ ابتدا منابع فارسی و سپس
منابع انگلیسی بر اساس حروف الفبا تنظیم می شوند.
۲٫ شماره و ردیف. نام خانوادگی
نویسنده، نام نویسنده(سال انتشار). عنوان کتاب، مقاله، گزارش یا پایان نامه تحصیلی
همراه با ذکر عنوان پایان نامه دوره کارشناسی ارشد یا رساله دکترا(این قسمت با حروف
ایتالیک و سیاه حروفچینی شود)، نام ناشر، مجله، سمینار یا موسسه علمی که مقاله در
آن چاپ شده و یا نام دانشگاهی که پایان نامه در آنجا ارایه گردیده است. شماره مجله
یا شماره جلد کتاب. شماره صفحه هایی که مطلب مورد نظر از آنها استخراج شده است(در
صورتی که کل منبع موردنظربه عنوان مرجع مورد استفاده قرار گرفته باشد، لزومی به ذکر
شماره صفحه ها نیست).
۳٫ توجه شود که نام و نام خانوادگی با علامت ویرگول، سال
با علامت پرانتز و سپس نقطه، عنوان با علامت نقطه، و انتشارات با شهر نشر و صفحه ها
با علامت ویرگول از یکدیگر جدا شوند.
۴٫ در صورتی که منبع بیش از یک نفر نویسنده
داشت، پس از نوشتن نام هر نویسنده(ابتدا نام خانوادگی بعدکاما و بعد نام)، از علامت
(؛) برای جداکردن نام ها استفاده می کنیم. اگرمنبع مورد استفاده تعداد نویسندگان
زیادی داشت، لازم است اسامی تمامی آنها قید شود.
۵٫ در زمینه کتاب ها یا مقالاتی
که به یک نویسنده تعلق دارند، رعایت ترتیب زمانی انتشار آنها ضرورت دارد. دراین
حالت ابتدا مورد جدیدتر مطرح می شود.
۶٫ اگر کتاب ترجمه شده است، نام مترجم پس
از نام کتاب به شکل مثال زیربیان شود : بست، جان دبلیو(۱۳۷۳). روش های تحقیق در
علوم تربیتی و رفتاری. ترجمه حسن پاشاشریفی؛ نرگس طالقانی. تهران: انتشارات رشد،
۲۳-۲۷
۷٫ در صورتی که مقاله از اینترنت یا لوح فشرده انتخاب می شود، منبع نویسی
به این شکل صورت گیرد: نام خانوادگی، نام نویسنده(سال نشر). عنوان مطلب، تاریخ
دریافت، نشانی اینترنتی یا نام لوح فشرده. در مورد مقالاتی که از سایت های اینترنتی
استفاده می وشد، آدرس سایت به همراه دیگر اطلاعات مانند رفرنس های کتاب و مجله
آورده شود.
شماره گذاری صفحات منابع نیز در ادامه فصول، ادامه می یابد و آخرین
صفحه شماره عددی صفحات پایان نامه به آخرین صفحه فهرست منابع اختصاص دارد
در این مطلب به معرفی روش تحقیق و اصول نگارش آن شامل طرح تحقیق، اهمیت تحقیق، ضرورت و هدف تحقیق ، بیان مسئله و …می پردازیم.
تعریف
تحقیق:در لغت به معناى پیدا کردن، درست کردن، راست گردانیدن و
یافتن حقیقت.
در اصطلاح علمى عبارتست از یک عمل منظم که در نتیجه آن،پاسخ هایى براى سؤال هاى مورد نظر، مطرح شده و در موضوع تحقیق به دست مى آید.
مراحل تحقیق: براى هر تحقیق مى توان سه مرحله کلى ترسیم کرد: ۱/ طرح تحقیق، ۲/ متن تحقیق، ۳/ نگارش تحقیق،
۱/ طرح تحقیق:
محقق قبل از شروع تحقیق باید طرحى در زمینه تحقیق ارائه کند. طرح تحقیق عبارتست از یک نقشه، برنامه، خط مشى یا با مجموعه اى از جست و جوهایى که محقق را قادر سازد تا به شکل مورد مطالعه پاسخ گوید.
در طرح تحقیق موارد ذیل تبیین مى گردد:
۱- ۱/ موضوع تحقیق نخستین گام در هر تحقیق، انتخاب موضوع است. محقق باید بداند به دنبال دستیابى به چه مسئله اى و رسیدن به چه اهداف و مقاصدى است؟ چه مشکلى را مى خواهد حل کند؟ به رد یا اثبات چه نظرى مى خواهد بپردازد؟ موضوع تحقیق باید ملموس و محدود و مرزهاى آن کاملا شناخته شده باشد تا محقق بداند خود را در چه چارچوبى محصور کرده و اتلاف عمر براى ایشان پدید نیاید، تحقیق داراى منابع قابل دسترس باشد خواه در محیط تحقیق و خواه در کتابخانه عمومى، موضوع تحقیق براى محقق مورد علاقه و رغبت باشد تا در او جدیت و اصرارى پدید آورد که حتما آن را به پایان برساند.
۱- ۲/ ضرورت تحقیق بعد از تبیین موضوع تحقیق لازم است ضرورت آن روشن شود زیرا موضوعاتى که مى توان درباره آنها تحقیق نمود فراوان هستند اما فرصت کم، امکانات محدود و عقل سلیم اجازه نمى دهد وقت خود را براى تحقیق در هر موضوعى مصرف کنیم. محقق باید بتواند دلایل و ضرورت هایى را براى انتخاب موضوع خود معین کند و خود را قانع سازد که سرمایه گذارى و وقت هایش بیهوده و به هدر رفته نیست. باید مطمئن باشد که در حدود امکان اولویت ها را مورد توجه قرار داده و به مسائل اساسى تر پرداخته است.
۱- ۳/ پیشینه تحقیق هدف از سابقه موضوع تحقیق، چکیده اى است از مطالعه اکتشافى و عمیق از آن چه که درباره موضوع مورد تحقیق و موضوعاتى مشابه در کتاب ها و مقالات، تحقیقات و پایان نامه ها وجود دارد. در بررسى پیشینه، محقق ضمن معرفى کارهاى انجام گرفته، نوآورى هاى کار خود را نشان داده و نسبت تحقیق خود را با تحقیق هاى قبلى در معرض دید خوانندگان قرار مى دهد تا زمینه هاى لازم ارزیابى و مقایسه را براى آنان فراهم کند.
۱- ۴/ سؤالات تحقیق سؤالات هر تحقیق نقش مؤثرى در تعیین مسیر تحقیق دارد. محقق بعد از بررسى پیشینه تحقیق، سؤالاتى را مطرح مى کند که در تحقیقات گذشته به آنها توجهى نشده و یا پاسخ قانع کننده به آنها داده نشده است.
معیارها و ویژگى هاى پرسش آغازین:
۱/ روشن صریح و شفاف باشد.
۲/ تک جنبه اى و پرهیز از چند پهلوى (چند سؤال نباشد) بقیه سؤال ها تحت عنوان سؤال فرعى مطرح شود.
۳/ عملى بودن با توجه به زمان و امکانات موجود.
۴/ عارى بودن از داورى هاى اخلاقى و سوگیرى هاى ایدئولوژیک.
۵/ حتى المقدور کوتاه و اجتناب از توضیح واضحات و قیود توضیحى.
۱- ۵/ پیش فرض هاى تحقیق محقق باید پیش از شروع تحقیق، پیش فرض هاى تحقیق خود را مشخص سازد. در هر تحقیقى پیش فرض هایى وجود دارد که محقق آنها را تلقى به قبول کرده و به عنوان اصلى موضوعه پذیرفته و تحقیق را بر پایه آنها قرار مى دهد. وقتى محقق پیش فرض هاى تحقیق را مشخص سازد مى داند که تحقیق را از کجا شروع کند و سؤالات تحقیق و گستره تحقیق را در چه حدى قرار دهد. در غیر این صورت باید براى اثبات و نظریات خود به اثبات پیش فرض ها نیز بپردازد که این کار امر تحقیق را بسیار طولانى و از توان محقق خارج مى کند و در نتیجه هر محققى براى اثبات کوچک ترین نظریه اى باید به اثبات مبنایى ترین و پایه ترین پیش فرض ها بپردازد، در حالى که چنین امر نزدیک به محال است.
۱- ۶/ فرضیه تحقیق محقق پس از اینکه سؤالات تحقیق را مشخص کرد به پاسخ هاى احتمالى سؤالات تحقیق مى پردازد و با توجه به پیشینه تحقیق و مطالعات اکتشافى، فرضیه اى را به عنوان پاسخ به سؤالات تحقیق ارائه مى کند. این فرضیه در طول تحقیق بررسى مى شود و صحت و سقم آن سنجیده مى گردد.
ملاک هاى فرضیه خوب:
۱/ روشن، معین و مشخص
۲/ داشتن حدود مشخص
۳/ قابلیت اندازه گیرى و ارزیابى داشتن
۴/ قابل فهم بودن (تعریف مناسب و خوب)
۵/ متناسب با تئورى ها و نظریه هاى موجود
۶/ مرتبط بودن با عنوان تحقیق
۱- ۷/ روش تحقیق کلیه وسایل و مراجع جمع آورى سیستماتیک اطلاعات و نحوه تجزیه و تحلیل منطقى آنها را براى نیل به یک هدف معین، روش علمى تحقیق گویم. وقتى پرسش آغازین، اهداف، سؤال ها و معلوم گشت نوبت بدان مى رسد که محقق روش تحقیق خود را به شکل روشن و شفاف بیان کند و به گونه اى طرح کند که دیگران نیز از انتخاب او حمایت کنند.
تحقیق ها ممکن است کتاب خانه اى، میدانى، تجربه اى، علمى و باشد. و با توجه به موارد یاد شده محقق مى بایست چرایى انتخاب روش خود را به دیگران نشان دهد.
۲/ متن تحقیق
آن چه تا کنون بیان شده و حاکى از طراحى عملیاتى تحقیق است، طرح تحقیق نامیده مى شود و پس از اینکه محقق چنین طرحى را تنظیم کرد و آن را براى نظر خواهى به استاد یا مرکز تحقیقاتى مورد نظر ارائه داد و به تصویب رسید، بر اساس طرح تصویب شده به متن تحقیق مى پردازد، در متن تحقیق محقق مراحل زیر را طى مى کند:
۲- ۱/ تجزیه و تحلیل و طبقه بندى محتوا محقق قبل از شروع تفصیلى به کار تحقیق، باید در حد امکان ذهن خود را از آشفتگى خارج سازد و به آن نظم و ترتیب منطقى دهد، تا سؤالات فراوان و نظریات متضاد ذهن او را مغشوش نسازد لذا باید قبل از هر کارى کلیات آن چه در ذهن خود درباره مباحث تحقیق دارد، بنویسد و با تجزیه و تحلیل آن مسائل به یک جمع بندى درباره مباحث تحقیق برسد. ارتباط مباحث را با یکدیگر روشن سازد و یک دورنماى روشن از محتواى تحقیق براى خود ترسیم سازد.
۲- ۲/ تقسیم بندى عناوین و سرفصل ها در هر تحقیق علمى، موضوع کلى تحقیق به موضوعات جزئى ترى تقسیم مى شود که محقق باید جداگانه هر یک را مورد بررسى قرار دهد. براى هر کدام عنوان خاص و فصلى ویژه اختصاص مى دهد. اگر در تقسیم بندى عناوین جزئى موضوع تحقیق، انقسام منطقى عناوین به دقت لحاظ شود، محقق با خیال آسوده در هر بخش به مباحث مربوط مى پردازد و از تداخل مباحث جلوگیرى مى کند.
۲- ۳/ پاسخ به سؤالات اصلى و فرعى محقق در طرح تحقیق به اجمال و با دیدگاه کلى سؤالاتى را با توجه به پیشینه تحقیق مطرح کرده است و اینک باید به این سؤالات به تفصیل پاسخ دهد و در واقع کار اصلى محقق یافتن پاسخ هاى مناسب براى سؤالات مطرح شده در تحقیق است که سیر اصلى تحقیق را مشخص مى سازد.
۲- ۴/ نقد و بررسى تئورى هاى پیشین مطالعه ستون مختلف مربوط به موضوع تحقیق، بهترین راه آگاهى یافتن از نظریات اندیشمندان است. این نظریات هم مى تواند پاسخ و یا زمینه یافتن پاسخ براى سؤالات محقق باشد و هم مى تواند در ذهن خلاق محقق سؤالات دیگرى را ایجاد کند و یا بر کیفیت و عمق سؤال ها بیفزاید. آشنایى وسیع و عمیق با افکار و آثار قدیم و جدید به محقق کمک مى کند که افق اندیشه را بگستراند، چنین معرفتى استعداد دید انتقادى را در محقق پرورش مى دهد و چیزهایى را مى بیند که دیگران نمى بینند و لذا پرسش هایى را طرح مى کند که از مخیله دیگران نمى گذرد.
اما در مطالعه متون اصول را رعایت کرد تا بهتر و وسیع تر بتوان در جهت برداشت نظریات و سؤالات و پاسخ هاى مطرح شده در کتب، مقالات، مجلات تخصصى، کتابخانه هاى الکترونیک و شبکه اینترنت استفاده لازم را نمود، و براى اینکه سنجیده عمل نماییم باید از انتخاب سنجش هاى مرتبط با موضوع، چکیده نویسى و خلاصه کردن به صورت گزاره هاى صریح و مرتبط، جداول و نمودارها در خلاصه نویسى، مقایسه نتایج به دست آمده استفاده نماییم.
۲- ۵/ ارائه تئورى در این مرحله محقق با توجه به نقد و بررسى تئورى هاى پیشین در زمینه موضوع تحقیق، تئورى خود را مطرح مى سازد، تئورى مطرح شده مى تواند مؤید و مکمل فرضیه تحقیق باشد و مى تواند به نفى و رد فرضیه تحقیق منجر شود. مهم این است که پس از بررسى هاى فراوان و نقد نظریات بسیار و طرح سؤالات
مختلف به این تئورى رسیده است و آن را به عنوان نتیجه تحقیق خویش عرضه مى کند.
۲- ۶/ ادله متقن براى اثبات تئورى تنها بیان تئورى تحقیق کافى نیست محقق باید بتواند ادله قانع کننده اى حداقل از نظر خودش براى اثبات و یا تقویت تئورى خویش بیان کند. در غیر این صورت تئورى او تفاوت چندانى با فرضیه مطرح شده در طرح تحقیق نخواهد داشت و از حد یک ادعا فراتر نخواهد رفت.
۲- ۷/ نتایج تحقیق پس از ارائه تئورى و ادله کافى، کار اصلى تحقیق به پایان مى رسد و محقق یافته هاى اصلى خود و نتایج تحقیق را مشخص مى سازد. یعنى بدون بیان مقدمات و استدلال ها، آن چه را که دستاورد او از تحقیق است به ترتیب بیان مى کند.
۲- ۸/ خلاصه تحقیق بهتر است محقق چکیده اى از تحقیق خود را به صورت جداگانه ذکر کند و مهم ترین مباحث و دلایل تحقیق را بیاورد.
۲- ۹/ پیشنهاد تحقیق محقق در مراحل مختلف تحقیق به مسائل زیادى برخورد کرده است که از محدوده تحقیق او خارج مى باشد، لذا بهتر است مواردى که مناسب مى بیند به عنوان موضوع تحقیق پیشنهاد دهد.
۳/ شیوه نگارش تحقیق
بعد از انجام تحقیق و روشن شدن نتیجه آن، نوبت به نگارش تحقیق مى رسد، در این مرحله محقق مى خواهد گزارش دقیقى از سیر تحقیقاتى خود را به خوانندگان ارائه دهد، طبیعى است که هر اندازه محقق بتواند در نگارش تحقیق دقت و نظم بیشترى به عمل آورد، در انتقال مفاهیم دقیق علمى و نتایج تحقیق توفیق بیشترى به دست مى آورد، و در این مرحله باید دو جنبه را رعایت کند: ۱/ ساختار نگارش و رعایت نظم و ترتیب ۲/ فهرست مطالب با رعایت ترتیب منطقى آن.
براى آگاهى بیشتر ر. ک:
۱/ سید علیرضا فاخرى، راهنماى تحقیق، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامى، قم: چاپ اول ۱۳۷۷/
۲/ جعفر نکونام، روش تحقیق کتابخانه اى، انتشارات دانشگاه قم.
۳/ غلام رضا خاکى، روش تحقیق با رویکرد پایان نامه نویسى، تهران: مرکز تحقیقات علمى کشور.
۴/ حسین پاشا شریفى، روش تحقیق در علوم رفتارى، تهران: وزارت فرهنگ، ۱۳۶۶/
۵/ فاضل حسامى، روش تحقیق، مؤسسه آموزشى پژوهشى امام خمینى (ره)، قم
نحوه انتخاب موضوع پایان نامه را در این مطلب به طور مختصر توضیح می دهیم.
انتخاب موضوع پایان نامه توسط گروهی از اعضاء دانشجویان، با نظر استاد راهنما و تأیید گروه آموزشی و تصویب شورای آموزشی و پژوهشی دانشکده در صورتی مجاز می باشد که اولاً حجم و اهمیت موضوع تحقیق با تعداد دانشجویان تناسب داشته باشد ثانیاً تقسیم بندی موضوعات تحقیق به گونه ای باشد که هر یک از دانشجویان ذینفع بتوانند انجام بخش مستقلی از پایان نامه را عهده دار شوند. |
ب- تصویب و موافقت استاد
راهنما
دانشجو باید با توجه به علاقه شخصی و ارشاد استاد راهنما
موضوعی را انتخاب و بعد از بررسی و پیش بینی مشکلاتی که ممکن است در مراحل اجرایی
پایان نامه با آن مواجه شود، فرم «تصویب موضوع پایان نامه» (ضمیمه۱ )را به کمک
استاد راهنما تکمیل و پس از تأیید گروه آموزشی به آموزش دانشکده ارائه دهد. برای
جلوگیری از تکراری بودن موضوع و جلوگیری از اتلاف وقت تأیید گروه آموزشی و همچنین
هماهنگی با شورای آموزشی و پژوهشی دانشکده ضروری است.
نکته مهم: در مورد موضوع
پایان نامه موافقت و تصویب استاد راهنما همراه با تأیید گروه آموزشی لازم است
(ماده۲۰ آئین نامه آموزشی).
پس از موافقت های کلی، فرم های تصویب موضوع پایان
نامه در چهار برگ (یک برگ مخصوص اداره آموزش، یک برگ مخصوص استاد راهنما، یک برگ
مخصوص بخش مربوطه و یک برگ هم مخصوص دانشجو) با دقت و خط خوانا تکمیل شود. لازم است
دانشجو مشخصات کامل مربوط به استاد راهنما را پر نماید و استاد راهنما امضاء
نمایند.
- به لحاظ عدم تناسب تعداد اعضاء هیأت علمی و تعداد دانشجو، انتخاب استاد مشاور
اجباری نبوده و تصمیم گیری در رابطه با نیاز به استاد مشاور به عهده استاد راهنما
می باشد. بنابراین پس از تصویب موضوع پایان نامه در صورت نیاز و صلاحدید استاد
راهنما، استاد مشاور از بین اعضاء هیأت علمی دانشکده یا سایر دانشکده ها انتخاب می
شود. در این صورت گرفتن موافقت نامه برای مسؤولیت پذیری در امر هدایت پایان نامه و
همکاری فعال و مستقیم و کوشش در رفع مشکلات علمی دانشجو و شرکت در جلسات بررسی و
چگونگی پیشرفت کار و هماهنگی لازم با استاد راهنما، از استاد مشاور لازم است. (در
این مورد دانشجو می تواند با نظر استاد راهنما فرمی تنظیم نماید و به امضاء استاد
مشاور برساند و او را در جریان کار قرار دهد)
نکته مهم: چون تغییر موضوع پایان
نامه و یا استاد راهنما بعد از تصویب و موافقت استاد راهنما و ثبت در دفتر پایان
نامه ها، مشکل و دارای شرایط خاصی است در بدو امر بدین مهم (به انتخاب موضوع پایان
نامه و انتخاب استاد راهنما) توجه شود.
ج – ثبت موضوع (زمان ثبت نام و نحوه ثبت
پایان نامه)
- دانشجویان پس از ثبت نام در ترم ۹ می توانند موضوع انتخابی خود را
پس از موافقت و تأیید استاد راهنما گروه آموزشی (مطابق بند ب) در دفتر پایان نامه
ها اداره آموزش ثبت نمایند. هنگام ثبت موضوع باید تاریخ مشخص و امضاء معاون آموزشی
در دو ورقه مخصوص ادراه آموزش درج شده باشد.
- تأخیر در ثبت موضوع، موجب افزایش زمان تحصیل می شود، زیرا بایستی از زمان ثبت موضوع در دفتر ادراه آموزش حداقل ۸ ماه گذشته باشد تا دانشجو بتواند از پایان نامه خود در جلسه رسیدگی، دفاع نماید. بنابراین توصیه می شود قبل از پایان ترم ۹ این کار صورت گیرد تا مشکلی از این بابت پیش نیاید. مسؤولیت تأخیر در فارغ التحصیل شدن به عهده خود دانشجو می باشد و ادراه آموزش از این بابت هیچ گونه مسؤولیتی ندارد.
- تاریخ واقعی، تاریخ ثبت موضوع در دفتر پایان نامه های اداره آموزش است و تاریخ های دیگر از جمله تاریخ موافقت و تصویب استاد راهنما و یا تاریخ تأیید گروه آموزشی ملاک عمل نیست و موردقبول نمی باشد.
دانشجوی عزیز:
فاصله زمانی بین ثبت پایان نامه تا زمان بررسی ارزشیابی آن
حداقل ۸ ماه می باشد و چنانچه این فاصله رعایت نشود، در امر فارغ التحصیلی دچار
مشکل خواهید شد، لذا به گونه ای برنامه ریزی نمایید تا موضوع پایان نامه شما، حداقل
۸ ماه قبل از تاریخ فارغ التحصیل شدن در دفتر پایان نامه های اداره آموزش به ثبت
رسیده باشد.
نکته مهم: نظر به این که قرار دادن فتوکپی خوانا برگ تصویب و ثبت
موضوع پایان نامه با تاریخ درج موضوع در دفتر اداره آموزش همراه با امضاء معاون
آموزشی در قسمت انتهایی پایان نامه الزامی است، لذا در حفظ برگ ثبت موضوع کوشا
باشید.
د- تغییر موضوع پایان نامه و یا تغییر استاد راهنما
همان طوری که
قبلاً نیز گفته شد، تغییر موضوع پایان نامه یا استاد راهنما، بعد از ثبت موضوع در
دفتر پایان نامه ها مشکل و دارای شرایط خاصی به شرح زیر است:
- تغییر عنوان
پایان نامه فقط یک بار امکان پذیر است، آن هم فقط در جهت ارتقاء ارزش موضوع پایان
نامه مثلاً تبدیل پایان نامه ترجمه ای به پایان نامه تحقیقی.
- ارائه دلائل کافی
از طرف استاد راهنما (چه در رابطه با تغییر عنوان پایان نامه و چه در رابطه با
تغییر استاد راهنما) با نامه رسمی و امضا شده توسط ایشان و موافقت معاون آموزشی/
پژوهشی دانشکده لازم می باشد.
- اگر تغییر استاد راهنما و موضوع با پیشنهاد و
موافقت استاد راهنما باشد تاریخ اولیه ثبت موضوع مورد تأیید است.
- اگر تغییر
استاد راهنما و موضوع نظر دانشجو باشد موافقت استاد راهنما در میان نباشد، تاریخ
حال (زمان ثبت جدید) ملاک عمل قرار داده می شود. و دانشجو بایستی وضعیت جدید
(موضوع جدید یا نام استاد راهنمای جدید) را با همان شماره قبلی ولی با تاریخ جدید
ثبت نماید.
عنوان پایان نامه می بایست مختصر ، رسا و جامع باشد .
دانشجویان باید توجه داشته باشند ، دامنه تحقیق در حدی باشد که پایان نامه حداقل ۶ ماهه و حدکثر یک ساله به اتمام برسد.
عدم تکراری بودن موضوع پایان نامه
موضوع پایان نامه باید با تخصص استادان راهنما و مشاور انتخابی مرتبط باشد .
موضوع پایان نامه باید با رشته تحصیلی دانشجو مرتبط باشد .
دانشجویان لازم است تهیه مقالـه را از شروع مراحــل پیشنهادی مــوضوع پایان نامه مد نظر قرار دهند و به تحقیقی بپردازند ( موضوعی را انتخاب نمایند ) که امکان استخراج مقاله ( و یا در صورت امکان ثبت اختراع ) را داشته باشد . لازم به ذکر است که استخراج مقاله از پایان نامه در صورت پذیرش و چاپ علاوه بر نمره ، دارای امتیاز تشویقی نیز می باشد .
دانشجویان می توانند برای پایان نامه از موضوعاتی استفاده کنند که شامل اولویت های تحقیقاتی سازمانهـــای دیگر باشــد. ( برای دریافت کمک هزینه ) جهت اطلاعات بیشتر در این خصوص به دفتر ارتباط با صنعت واحد مراجعه شود
کلیات مدیریت زنجیره تامین
دکتر مهدی غضنفری افشین
ریاضی،مسعود کاظمی
چکیده
در دنیای رقابتی امروز با توجه به ویژگیهای محیطهای جدید
تولیدی و طبیعت مشتریان، دیگر شیوههای مدیریت تولید گذشته که یکپارچگی کمتری را
در فرآیندهایشان دنبال میکردند کارآیی خود را از دست دادهاند و امروزه شرکتها
نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی-از ماده خام تا
مصرفکننده نهایی-ایجاد کنند.مدیریت زنجیره تامین به عنوان یک رویکرد یکپارچه
برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا،اطلاعات و جریان پولی،توانایی پاسخگویی به
این شرایط را داراست.
مدیریت زنجیره تامین (SUPPLY CHAIN MANAGEMENT SCM) دارای سه فرآیند عمده و اصلی است که عبارتند از:«مدیریت اطلاعات»،«مدیریت لجستیک»و«مدیریت روابط»،که در آن مدیریت روابط نقش مهم و موثری را در کل مدیریت زنجیره تامین و همچنین بهبود عملکرد آن بازی میکند و اساسا فاکتور«رابطه»عامل قوی و موثری در شکستها و موفقیتهای تجاری قبلی شرکا-تا به امروزر بوده است،به طوری که قرن بیست و یکم را «عصر اتحادها»نامیدهاند.
این مقاله درصدد است تا علاوه بر معرفی گامهای ایجاد و توسعه یک رابطه موفق، به صورت ساختاری به اصول اولیه و مفاهیم موجود برای بررسی و تحلیل روابط میان شرکا (خریداران و تامینکنندگان)بپردازد و در همین راستا در بخشی از آن انواع شبکههای موجود در تحلیل زنجیرهها و روابط میان آنها معرفی گردیده است.
1-مقدمه
در طول دو دهه اخیر،مدیران شاهد یک دوره تغییرات شگرف جهانی
به واسطه پیشرفت در تکنولوژی،جهانی شدن بازارها و شرایط جدید اقتصاد سیاسی
بودهاند.با افزایش تعداد رقبا در کلاس جهانی،سازمانها مجبور شدند که سریعا
فرآیندهای درون سازمانی را برای باقی ماندن در صحنه رقابت جهانی بهبود بخشند.
در دهههای 70-1960 سازمانها به توسعه جزئیات استراتژیهای بازار همت گماردند که بر برآوردهسازی«رضایت»مشتریان متمرکز بود. آنها بدین درک نایل آمدند که مهندسی و طراحی قوی و عملیات تولید منسجم و هماهنگ، پیش نیاز دستیابی به نیازمندیهای بازار و در نتیجه سهم بازار بیشتر است.بنابراین طراحان مجبور شدند که ایدهآل ها و نیازمندیهای موردنظر مشتریان را در طراحی محصولات خود بگنجانند و در حقیقت محصولی را با حد اکثر سطح کیفی ممکن،در حد اقل هزینه،توام با ایدهآل های موردنظر مشتری روانه بازار سازند.
در دهه 1980 با افزایش تنوع در الگوهای موردنظر مشتریان،سازمانهای تولیدی بهطور فزایندهای به افزایش انعطافپذیری در خطوط تولید،بهبود محصولات و فرآیندهای موجود و توسعه محصولات جدید برای ارضا نیازمندیهای مشتریان علاقهمند شدند که این موضوع- به نوبه خود-چالشهای جدیدی را برای آنها رقم زد.
در دهه 1990 به موازات بهبود در توانمندیهای تولید،مدیران صنایع درک کردند که مواد و خدمات دریافتی از تامینکنندگان مختلف،تاثیر به سزایی در افزایش توانمندیهای سازمان به منظور برخورد با نیازمندیهای مشتریان دارد که این امر به نوبه خود،تاثیر مضاعفی در تمرکز سازمان بر پایگاههای تامین و استراتژیهای منبعیابی بر جای نهاد.همچنین مدیران دریافتند که صرفا تولید یک محصول کیفی،کافی نیست.در واقع تامین محصولات با معیارهای موردنظر مشتری(چه موقع،کجا و چگونه)و با کیفیت و هزینه مورد؟؟؟، چالشهای جدیدی را به وجود آورد.
در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجهگیری از تغییرات مذکور،سازمانها دریافتند که این تغییرات در طولانی مدت برای مدیریت سازمانشان کافی نیست.آنها باید در مدیریت شبکه همه کارخانجات و شرکتهایی که ورودیهای سازمان آنها را-بهطور مستقیم و غیرمستقیم-تامین میکردند،و همچنین شبکه شرکتهای مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری،درگیر میشدند.با چنین نگرشی رویکردهای«زنجیره تامین»و «مدیریت زنجیره تامین»پای به عرصه وجود نهادند.
برطبق این نظریه،زنجیره تامین در یک تعریف ساده،شامل تمام فعالیتهای مورد نیاز برای ارائه یک محصول به مشتری نهایی بوده و مدیریت زنجیره تامین در واقع،مدیریت این فعالیتها در زنجیره تامین است.
عامل بسیار مهمی که شاید مهمترین و گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث میشود تا فرآیندها کاراتر و مدیریت آنها آسانتر گردد.
مجموعه سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تامین میتواند بر روی بسیاری از تصمیمگیریهای داخلی بخشهای مختلف زنجیره تامین موثر باشد.
مدیریت روابط تاثیر شگرفی در همه زمینههای زنجیره تامین و همچنین سطح عملکرد آن دارد.
مشکلترین بخش یک مدیریت زنجیره تامین کارآمد باشد،مدیریت روابط در زنجیره تامین است.این فاکتور در تحلیلهای مدیریت زنجیره تامین،تاثیر شگرفی بر روی سطح عملکرد بخشهای مختلف زنجیره میگذارد،به طوری که بسیاری از شکستها و موفقیتها در زنجیرههای تامین،ناشی از این عامل بوده است.بنابراین واضح است که پرداختن به این موضوع در حیطه زنجیره تامین،بسیار مهم و بحرانی به نظر میرسد.
در ادامه،پس از ارائه تعاریف کاملتری «زنجیره تامین»و«مدیریت زنجیره تامین»از منظر محققان و همچنین چکیده مختصری از فرآیندهای عمده و مهم مدیریت زنجیره تامین، وارد بحث روابط و مدیریت روابط در زنجیره تامین خواهیم شد.
2-زنجیره تامین
محققان و نویسندگان مختلف،نگرشها و تعاریف متفاوتی را از زنجیره تامین ارائه کردهاند. برخی زنجیره تامین را در روابط میان خریدار و فروشنده محدود کردهاند،که چنین نگرشی تنها بر عملیات خرید رده اول در یک سازمان تمرکز دارد.گروه دیگری به زنجیره تامین دید وسیعتری داده و آن را شامل تمام سرچشمههای تامین (پایگاههای تامین)برای سازمان میدانند.با این تعریف،زنجیره تامین شامل تمام تامینکنندگان رده اول،دوم،سوم...خواهد بود.چنین نگرشی به زنجیره تامین،تنها به تحلیل شبکه تامین خواهد پرداخت.دید سوم،نگرش زنجیره ارزش «پورتر»است که در آن زنجیره تامین شامل تمام فعالیتهای مورد نیاز برای ارائه یک محصول یا خدمت به مشتری نهایی است.با نگرش مذکور به زنجیره تامین،توابع ساخت و توزیع به عنوان بخشی از جریان کالا و خدمات به زنجیره اضافه میشود.در واقع با این دید،زنجیره تامین شامل سه حوزه تدارک،تولید و توزیع است.شکل(1) این حوزهها[تدارک (PROCUREMENT) ]، تولید (PRODUCION) و توزیع، ]DISTRIBUTION و ارتباطات میان آنها را به تصویر کشیده است.
حوزههای تشکیلدهنده زنجیره تامین و فرآیند جریانات فیزیکی،اطلاعاتی و روابط آن حال با توجه به مطالب فوق،تعاریف مختصر و جامعی که میتوان از«زنجیره تامین» و«مدیریت زنجیره تامین»ارائه داد،عبارتند از: «زنجیره تامین»:مشتمل میشود بر تمام فعالیتهای مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام(استخراج)تا تحویل به مصرفکننده نهایی و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها.
«مدیریت زنجیره تامین»:مشتمل میشود بر یکپارچهسازی فعالیتهای زنجیره تامین و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره،برای دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکا و مستدام. بنابراین،اگر ما به بررسی یک سازمان منحصر به فرد در چارچوب این تعاریف علاقهمند باشیم،باید هردو شبکه تامینکنندگان و کانالهای توزیع را در آن بگنجانیم.تعریف ارائه شده برای زنجیره تامین در فوق،موضوعات مدیریت سیستمهای اطلاعات،منبعیابی و تدارکات،زمانبندی تولید،پردازش سفارشات، مدیریت موجودی،انبارداری و خدمت به مشتری را در برمیگیرد.
3-فرآیندهای اصلی
مدیریت زنجیره تامین دارای سه فرآیند عمده و بحرانی است که عبارتند از:
1)مدیریت اطلاعات،2)مدیریت لجستیک،3) مدیریت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT) .
1-3 مدیریت اطلاعات:امروزه نقش،اهمیت و جایگاه اطلاعات برای همگان بدیهی است. گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث میشود تا فرآیندها موثرتر و کاراتر گشته و مدیریت آنها آسانتر گردد.در بحث زنجیره تامین -همانطور که گفته شد-اهمیت موضوع هماهنگی در فعالیتها،بسیار حائز اهمیت است. این نکته در بحث مدیریت اطلاعات در زنجیره، مدیریت سیستمهای اطلاعاتی و انتقال اطلاعات نیز صحت دارد.مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزایندهای در سرعت،دقت،کیفیت و جنبههای دیگر داشته باشیم.مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگی بیشتر در زنجیره خواهد شد.بهطور کلی در زنجیره تامین، مدیریت اطلاعات در بخشهای مختلفی تاثیرگذار خواهد بود که برخی از آنها عبارتند از:
مدیریت لجستیک(انتقال،جابجایی،پردازش و دسترسی به اطلاعات لجستیکی برای یکپارچهسازی فرآیندهای حمل و نقل، سفارشدهی و ساخت،تغییرات سفارش، زمانبندی تولید،برنامههای لجستیک و عملیات انبارداری)؛
تبادل و پردازش دادهها میان شرکا(مانند تبادل و پردازش اطلاعات فنی،سفارشات و...)؛
جمعآوری و پردازش اطلاعات برای تحلیل فرآیند منبعیابی و ارزیابی،انتخاب و توسعه تامینکنندگان؛
جمعآوری و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و...برای پیشبینی روند بازار و شرایط آینده عرضه و تقاضا؛
ایجاد و بهبود روابط بین شرکا.
چنانچه پیداست،مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تامین میتواند بر روی بسیاری از تصمیمگیریهای داخلی بخشهای مختلف زنجیره تامین موثر باشد که این موضوع مالی از اهمیت بالای این مولفه در مدیریت زنجیره تامین است.
2-3 مدیریت لجستیک:در تحلیل سیستمهای تولیدی(مانند صنعت خودرو)،موضوع لجستیک بخش فیزیکی زنجیره تامین را در بر میگیرد.این بخش که کلیه فعالیتهای فیزیکی از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایی شامل فعالیتهای زنجیره تامین را به خود اختصاص میدهد.در واقع،محدوده لجستیک تنها جریان مواد و کالا نبوده بلکه محور فعالیتهای زنجیره تامین است که روابط و اطلاعات،ابزارهای پشتیبان آن جهت بهبود در فعالیتهایش هستند.
3-3 مدیریت روابط:فاکتوری که ما را به سمت فرجام بحث راهنمایی میکند و شاید مهمترین بخش«مدیریت زنجیره تامین»به خاطر ساخت و فرم آن باشد،«مدیریت روابط در زنجیره تامین» است.مدیریت روابط،تاثیر شگرفی بر همه زمینههای زنجیره تامین و همچنین سطح عملکرد آن دارد.در بسیاری از موارد، سیستمهای اطلاعاتی و تکنولوژی مورد نیاز برای فعالیتهای مدیریت زنجیره تامین به سهولت در دسترس بوده و میتوانند در یک دوره زمانی نسبتا کوتاه تکمیل و به کار گمارده شوند.اما بسیاری از شکستهای آغازین در زنجیره تامین، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایی است که ما بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع میپیوندد.علاوه بر این،مهمترین فاکتور برای مدیریت موفق زنجیره تامین،ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره است،به گونهای که شرکاء اعتماد متقابل به قابلیتها و عملیات یکدیگر داشته باشند.کوتاه سخن اینکه در توسعه هر زنجیره تامین یکپارچه،توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکا و طرح قابلیت اطمینان برای آنها از عناصر بحرانی و مهم برای نیل به موفقیت پایدار است.
1-3-3 مدل مفهومی توسعه اتحاد:مدلی است که چگونگی ایجاد و توسعه اتحادها را در زنجیره تامین-در سازمانهای مختلف-نشان میدهد.این مدل از تعدادی اجزای عمودی و افقی تشکیل شده است که اجزای عمودی آن عبارتند از:
جزء فرآیند:شرح مختصری از گامهای توسعه اتحاد است که مراحل مورد نیاز را برای شکلگیری،تکمیل و حفظ اتحاد نشان میدهند؛ جزء استراتژیک:آزمون میکند که چگونه «انتظارات استراتژیک»و«ارزیابیهای کارآمدی اتحاد»،به عنوان پیشرفتهای اتحاد از طریق گامهای توسعه،تکامل مییابند؛
جزء عملیاتی:توسعه تحقیق،انتخاب معیارها و عملکرد استانداردها را به منظور مدیریت یک اتحاد توانمند،به بحث مینشیند.
در بین گامهای افقی،ما باید گامهای عمودی را که در برگیرنده گامهای افقی موردنظر هستند، مدنظر قرار دهیم.در هر گام عمودی-همانطور که از بالا به پایین حرکت میکنیم-مدیران باید جریانات عملیاتی و استراتژیکی را که بر هریک از گامهای افقی توسعه زیر منطبق هستند،مدنظر قرار دهند:
سطح اول:نیاز به شکلدهی یک اتحاد
بسیاری از شرکتها به محض اینکه متوجه میشوند به منظور بهبود عملکرد خود نیازمند یک تغییر جدی در استراتژیهای خود هستند دست به شکلدهی نوعی اتحاد با دیگران میزنند.درک این موضوع که شرکت باید عملکرد خود را بهبود بخشد از عوامل چندی نشات میگیرد که از آن جمله میتوان به رقابت جهانی،انسجام صنعت ساختار توزیعکنندگان و کانالهای عرضه و یا تغییرات تکنولوژی در آن شاخه خاص از صنعت اشاره کرد.
حتی گاهی مشکلات مربوط به کیفیت باعث میشود مدیران شرکتها دست به بازتعریف شایستگیهای پایهای (CORE COMPETENCY) خود بزنند و آن دسته از فرآیندهایی را که برای آنها مزیت نسبی در بر ندارد به دیگران واگذار کنند.در پارهای از اوقات بخش بازاریابی به دنبال توسعه سهم بازار ممکن است نیاز جدیدی را بیابد که بتواند آن را از طریق توسعه اتحاد با دیگران،پاسخ گوید.
سرآغاز هرگونه تغییری با آگاهی از مشکل مورد بحث شروع میشود،اما آگاهی از مشکل به تنهایی کفایت حل مشکل را از خود بروز نمیدهد،چرا که مدیران باید بدین درک نایل آیند که امکان بهبود سیستم وجود دارد.نکته مهم دیگر اینکه هرنوع ارتباطی در زنجیره تامین، سطوحی از ریسک یا عدم اطمینان را در بر خواهد داشت،بنابراین به واسطه هرگونه تغییری در استراتژی،پتانسیل بهبودی باید ظاهر شود که قدرت توجیه این سطح از ریسک را داشته باشد.
سطح دو:«پیگیری اتحاد»
در جریان پیگیری اتحاد،سازمانها تعریف مشروحی از استراتژیهای جدیدشان ارائه خواهند داد و تصمیمشان را به منظور پیگیری یک اتحاد مسالمتآمیز قطعی خواهند کرد.این امر زمینههای تحقیق به منظور کسب اطلاعات دقیق مرتبط با استراتژیهای جدید و همچنین ارزیابی دقیقی از یک شریک بالقوه را در بر خواهد گرفت.اهداف اولیه و اصلی موردنظر در این سطح،سریعا تحت بازبینی قرار گرفته و اهداف ثانوی به منظور تصحیح اهداف اولیه و تعیین سطح دسترسی خلق میشوند.در نهایت همین اهداف ثانوی به شناسایی مشخصات استراتژیک و عملیاتی-که سازمانهای درگیر در اتحاد به عنوان شرکای بالقوه اتحاد،ملزم به کنترل و رعایت آنها هستند-کمک خواهد کرد.
از طرفی دیگر،فرآیند تعریف معیار انتخاب به سازمانها اجازه میدهد که به شیوه مناسبی، تعداد سازمانهای طرف اتحاد را کاهش دهند. محققان در مطالعاتشان به این مهم دست یافتند که اکثر اتحادهای موفق زمانی اتفاق افتاده است که ارتباط بین شرکا در زمینه مواد،محصولات یا خدماتی توسعه داده شد که بهطور استراتژیک برای هردو شریک از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.اما اینکه شیوه ممیزی و انتخاب تامینکننده باید دارای چه خصوصیاتی باشند تا بتوان از طریق آنها«تامینکنندگان ناب»را شناسایی و انتخاب کرد،از اهمیت شایانی برخوردار است.در کنکاش برای تعیین خصوصیات و ویژگیهای معیارهای ممیزی موثر ارزیابی و انتخاب تامینکننده،فاکتورهای زیر از اهمیت بسزایی برخوردارند:
جامع بودن:ملاحظه و مورد توجه قرار دادن معیارها و طبقهبندیهای مهم؛
قابل فهم و درک بودن:به کارگیری سیستمهای ارزشدهی مقداری؛
سادگی ریاضیاتی:سهولت محاسباتی؛
قابلیت اطمینان:سنجش یکسان و قابلیت درک عمیق و دقیق توسط ممیزان آموزش دیده؛
انعطافپذیر بودن:قابلیت به کارگیری در طول خریدهای مختلف.
فاکتورهای فوق،ویژگیهای یک ممیزی مناسب را برای ممیزی و ارزیابی یک تامینکننده ارائه میدهند.اما برای توسعه چنین سیستمی، به یک فرآیند گامبهگام به منظور ممیزی ارزیابی و انتخاب اولیه تامینکنندگان نیازمندیم تا بتوانیم توسط آن یک تامینکننده را ارزیابی،انتخاب و عملکردش را مورد بازبینی قرار دهیم.شکل(2)، ایجاد یک فرآیند گامبهگام باری ممیزی ارزیابی و انتخاب اولیه تامینکنندگان را به تصویر کشیده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 2-ایجاد ممیزی ارزیابی و انتخاب اولیه تامینکننده در ادامه،شرح مختصری از هریک از مراحل شکل 2،برای تشریح فرآیند در هر مرحله ارائه میشود:
قدم اول-«شناسایی معیارهای کلیدی به منظور ارزیابی تامینکننده»:ارزیابی اولیه تامینکننده معمولا شامل برخی از معیارهاست.مثلا خریدار ممکنست ساختار هزینه اجرای تحویل مورد انتظار،توانمندی فنی و فرآیندی،سیستمهای کیفیت و توانمندی مدیریت تامینکننده را ارزیابی کند.در هر حال این معیارها،مهمترین ملاحظات خریدار را آشکار میسازند.
قدم دوم-«وزندهی به هر معیار ارزیابی»:وزنها، عموما اهمیت نسبی هر معیار را در ارزیابی منعکس میکنند.یک سیستم وزندهی پویا در ارزیابی،انعطافپذیری سیستم را افزایش میدهد.
قدم سوم-«شناسایی و وزندهی به زیر معیارهای درون هر معیاری ارزیابی»:تعیین زیرگروهها و وزندهی به آنها دارای اهمیت بسیاری است.
خریدار چه وزنی را به هریک از این زیرگروهها اختصاص میدهد؟تعیین زیر گروهها به ممیز اجازه میدهد تا مستقیما روی مناطقی تمرکز کند که در فرآیند انتخاب تامینکننده بحرانی هستند.
قدم چهارم-«تعریف متریکهای ارزشدهی»: این قدم به این مهم میپردازد که معنای هر ارزش درون یک معیار اجرایی چیست؟مثلا در یک مقیاس 5 واحدی،تفاوت میان 5،4،3 کدام است؟
5:عالی-شدیدا فراتر از انتظار
4:خوب-فراتر از انتظار
3:متوسط-در حد کفایت
2:مساعد-برخی از انتظارات برآورده میشوند.
1:ضعیف-هیچ کدام از انتظارات برآورده نمیشوند.
باید توجه شود که یک سیستم ارزشدهی مبهم،ممکنست باعث شود تا کاربران مختلف به ارزیابیهای مختلفی دست یابند.
قدم پنجم-«ارزیابی مستقیم تامینکنندگان»: یک تیم چند تخصصی کار ارزیابی را انجام میدهد.خریداران مهلتی را مقرر میکنند تا هر تامینکننده،اسنادی را که برای حمایت از خود در ارزیابی اولیهاش مورد نیاز است،آماده سازد. اگر تجربه قبلی در خرید موجود نباشد،خریدار ممکنست نیازمند سندی برای اثبات توانایی اجرای تولید کنند.در خاتمه خریدار میتواند تامینکنندگان را مقایسه کرده و تامینکنندگان با امتیاز بالاتر را انتخاب و قرارداد خرید را بین چندین تامینکننده براساس نتایج ارزیابی تقسیم کند.تامینکنندگانی که حد اقل نیازمندیهای اجرای قابل قبول را دارند،قابل پذیرش هستند.
سازمانها با افزایش رقبای جهانی مجبور شدند سریعا فرآیندهای درون سازمانی را بهبود بخشند. نظریه زنجیره تامین شامل تمام فعالیتهای مورد نیاز برای ارائه یک محصول به مشتری نهایی بوده و مدیریت زنجیره تامین در واقع،مدیریت این فعالیتها در زنجیره تامین است. زنجیره تامین شامل سه حوزه تدارک، تولید و توزیع است. این تعداد لازمست تا حد اقل ارزش کل یا حد اقل امتیاز را در درون هر زیر گروه برآورده سازند.
خریدار باید به تامینکنندهای که در کسب حد اقل امتیاز با شکست مواجه میشود توجه کرده و نکات نیازمند بهبود را به وی متذکر شود. در برخی شرایط،مدیر خرید ممکنست منابعی را برای کمک به تامینکننده گسیل دارد که شامل آموزش،فرستادن مهندسان برای رفع مشکلات و سرمایهگذاری مستقیم باشد.مثلا اگر تامینکننده،فاقد توانایی تحویل مورد انتظار باشد،ممیز باید تصمیم بگیرد که اگر قابل اصلاح است،اصلاح شود.ذکر این نکته در اینجا لازم است که ممیزی،تنها ابزاری برای تصمیمگیری است.
قدم ششم-«مرور نتایج ارزیابی و تصمیمگیری در مورد انتخاب تامینکنندگان»:سازمانها، تامینکنندگان را برای تجارت آینده-نه صرفا برای یک قرارداد خاص-مورد ارزیابی قرار میدهند.ارزیابی تامینکنندگان قبل از اینکه شرکت نیازمند خرید شود،میتواند انعطافپذیری خرید را افزایش دهد،چرا که در هنگام نیاز به خرید،خریدار در وضعیتی است که به سرعت میتواند حرکت کند،فقط به این دلیل که قبلا تامینکنندگان شایسته و مطلوبش را انتخاب کرده است.بنابراین مهم است که ممیز، نقصهای هر تامینکننده را در طول ارزیابی،تعیین کند و توجه داشته باشید که ساختار مقیاسهای ارزیابی برای شرکتها ممکنست متفاوت باشد. مثلا شرکت ALCOA «مشکل»را یک اختلاف، عدم انطباق یا نیازمندی اشتباه میداند،در حالی که برای وی«نقص»یک انحراف کوچک در اجرا است و این عدم انطباقها،به راحتی پذیرفته میشوند و اثر مهمی روی خروجی فرآیند ندارند.
قدم هفتم-«مرور پیوسته و مستمر عملکرد تامینکننده»:ممیزی اولیه تامینکننده،اولین قدم در فرآیند ارزیابی است.اگر خریدار تصمیم به انتخاب یک تامینکننده براساس نتایج ارزیابی اولیه بگیرد،تامینکننده لازمست تا بهطور پیوسته نیازمندیهای اجرایی خریدارش را برآورده سازد.خریداران باید اجرای تامینکننده را به صورت دورهای،توسط بازخورد مستقیم کنترل کنند.
سطح سه:«تثبیت اتحاد»
پس از اعمال یک ارزیابی دقیق در مورد شرکای زنجیره تامین،-با به کارگیری معیارهای انتخاب توصیف شده در سطح دو-هر سازمانی میتواند گروه کوچکی را که به مرحله نهایی راه یافتهاند،به یک یا دو تامینکننده که بیشترین انطباق را با ایدهآل های آن سازمان دارند و همچنین بیشترین تعهدات را در قبال موفقیت اتحاد به گردن گرفتهاند،محدود کند.پس از انتخاب این شریک نهایی،دو سازمان به منظور شکلدهی یک اتحاد،متعهد میشوند.این تعهد میتواند از طریق یک توافق زبانی و شفاهی یا از طریق یک قرارداد کتبی رسمی ابلاغ شود.بعد از این مرحله،قراردادهای کتبی ممکن است اساسا به واسطه طول زمانی برقراری اتحاد،مفاد و مضمون،سطح رضایت و سطح جزئیات قرارداد تغییر کند.
علاوه بر مطالب فوق،به منظور تدوین یک قرارداد مکتوب،طرفین میبایست استانداردهای کارایی مورد انتظار را مشخص کنند.همچنین باید معیارهایی را به منظور مدیریت کردن رابطه و فرآیندها-برای رفع هرگونه مشکلات قابل پیشبینی-تعیین کنند.بعضی از سوالات مورد بحث در این زمینه عبارتند از:
طول زمانی ارتباط چگونه مدیریت شود و تحت چه شرایطی اتحاد فسخ خواهد شد؟
عدم تعادل در توان شرکا-وقتی که یک شریک از شریک دیگر قویتر است-چگونه مدیریت شود؟
عدم تعادلهای مدیریتی-وقتی که شرکای اتحاد در فراهمآوری حمایتهای مدیریتی یکسان از لحاظ تعداد ارتباطات و تماسهای کلیدی با هریک از سازمانهای مقابلشان قصور ورزند- چگونه مدیریت شوند؟
تضادهای مدیریتی-وقتی که عضوی از زنجیره تامین به رفتارهایی به مظنور آسیبزدن، باطل کردن یا به دست آوردن منابع کمیاب به هزینه شریک دیگر دست میزند-چگونه مدیریت شوند؟
سطح چهار:«به کارگیری و استمرار اتحاد»
یکی از توافقاتی که بین شرکاء در این مرحله به تصویب میرسد،منابعی هستند که به منظور تامین تعهد میشوند،و بدین ترتیب اتحاد بین شرکا آغاز میشود.هر شریک شروع به برآورده کردن منابعی که تعهد کرده است میکند و امیدوار و مطمئن ارتباطات باز را آغاز میکند.
بعد از یک دوره مطمئن زمانی،شرکا انتظارات عملکردی را برآورده میکنند و یا در برآوردن آنها با شکست روبرو میشوند.در مواردی که نتایج،انتظارات عملکردی را برآورده کرده یا حتی از آن سطح نیز تجاوز میکنند،هر دو سازمان از نتیجه اتحاد خشنود میشوند و سطح اعتماد بین شرکا افزایش مییابد،چرا که هر سازمان در مورد تعهداتش،صدق گفتارش را به اثبات رسانده است.اما در مواقعی که ارزیابی ابعاد استراتژیک و عملیاتی اتحاد،در نهایت نتیجه منفی را تصویر کنند،احتمال زیادی وجود دارد که شرکا در توافق مشترکی،رای بر خاتمه و فسخ اتحاد صادر کنند.البته باید توجه کرد که فسخ اتحاد همیشه دلالت بر کوتاهی در عملکرد ندارد بلکه ممکن است به واسطه تغییر در اهداف استراتژیک یک یا هردو شریک اتفاق افتد.در حالتهای دیگر،ممکن است اهداف موردنظر به سادگی حاصل شوند و دیگر نیازی به ادامه طولانیتر اتحاد وجود نداشته باشد.این موضوع علی الخصوص در مورد صنایع پویا با چرخه عمر کوتاهمدت در مشخصات فنی و محصول صادق است.
4-ساختارهای مختلف روابط
عامل اصلی و اولیه در تعیین نوع شبکههای تامینکنندگان،تعداد سازمانهای مرکزی است که بر شبکه استیلا دارند.در یک تقسیمبندی موجود،انواع شبکههای تامینکننده عبارتند از: شبکه KINGDOM ؛شبکه BARONY ؛شبکه REPUBLIC 1-4 شبکه KINGDOM :این شبکه زمانی متجلی میشود که یک سازمان واحد،موقعیت مرکزیت و هسته بودن را به خود اختصاص میدهد.(یک سازمان واحد در راس شبکه قرار میگیرد.)چنین شبکهای-از بالا به پایین- دارای یک ساختار سلسله مراتبی هرمی شکل است که در داخل آن،رقیبی برای KING (پادشاه)وجود ندارد و در واقع با دیگر KING ها در شبکههای مجاور رقابت میکند.
تامینکنندگان رده اول،دوم،سوم و...در این شبکه،مختص همان شبکه بوده و با KING دیگری کار نمیکنند.شکل(3)ساختار یک شبکه KINGDOM را به تصویر کشیده است. (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 3-ساختار شبکههای KINGDOM در این ساختار مواجهه،رویارویی و رقابت میان شبکههای مختلف KINGDOM وجود دارد،درحالیکه خلاقیت در سطوح مختلف شبکه تامین در ساختار مذکور،مختص همان شبکه است.زیرا تامینکنندگان هر KING متعلق به خود او بوده و امکان به اشتراکگذاری دانش، اطلاعات و نوآوریها محدود به همان شبکه است که این مهم از معایب شبکههای KINGDOM به شمار میرود.لازم به ذکر است که مواجهه و رقابت در درون ساختار KINGDOM میان تامینکنندگان همسطح(رده یکها،رده دوها و...)اتفاق میافتد.
2-4 شبکه BARONY :دومین نوع شبکه،شبکه "BARONY" است.یک شبکه "BARONY" زمانی متجلی میشود که چندین سازمان موقعیت مرکزیت یک شبکه را به خود اختصاص میدهند.در این شبکه، BARON کارخانجات دیگر را هدایت میکنند،اما توانشان برای کنترل شبکه در مقایسه با سازمان مرکزی در یک شبکه KING DOM بهطور قابل ملاحظهای کمتر است.در شبکههای BARONY به دلیل وجود رقابت میان BARON ،هر BARON سعی میکند محصولات خود را در حجمهای بزرگتر به منظور توجیه کردن هزینههای سربار،تولید، ساخته و به فروش رساند تا با توجه به«اقتصاد تعداد»به کارایی اقتصادی بهتری دست یابد. برخلاف KING ها که در شبکه خود رقیبی ندارند، BARON ها مجبورند با رقبای استراتژیک دیگر BARON های دیگر در شبکه خودشان)رقابت کنند.
یکی از مزایای شبکههای BARONY ، وجود پایگاههای تامین مشترک برای همه BARON هاست که در نتیجه آن،نوآوریها و خلاقیتهای فنی ایجاد شده از طرف تامینکنندگان به سرعت به همه BARON ها انتشار داده میشود که این امر،باعث ایجاد ارزش افزوده برای کل شبکه خواهد شد.شکل 4،ساختار شبکههای BARONY را تصویر میکند. (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 4-ساختار شبکههای BARONY در شبکههای BARONY ،به دلیل اینکه تامینکنندگان BARON ها مشترک هستند،بحث منبعیابی بیرونی کالاها مزیتی در این شبکه ایجاد نمیکند.چرا که تامینکنندگان مشترک، (به تصویر صفحه مراجعه شود) خدمات یکسانی را در اختیار BARON ها قرار میدهند.از جمله مزایای دیگر این شبکهها میتوان به دستیابی به نرخ بالاتر در نوآوری توسط تامینکنندگان مشترک برای BARON ها و کاهش هزینه ناشی از اقتصاد تعدادی که BARON ها برای تامینکنندگان در نظر میگیرند، اشاره کرد.
وجود چند BARON در شبکه میزان تسلط هر BARON را بر شبکه-نسبت به KING در شبکههای KINGDOM -کاهش داده و ساختار صنعت موردنظر را تحت تاثیر قرار میدهد.در ساختار BARON ،مواجهه و رقابت در سطوح مختلف،میان هر سطح(میان BARON ها،میان تامینکنندگان رده اول،میان تامینکنندگان رده در دنیای رقابتی امروز دیگر شیوههای مدیریت تولید گذشته کارایی خود را از دست دادهاند.
شرکتها امروزه نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی ایجاد کنند. مدیریت اطلاعات،لجستیک و روابط سه فرآیند اصلی مدیریت زنجیره تامین است. دوم و...)برقرار است.شکل 5،ساختار مواجهه و رقابت لایهای را در یک شبکه BARONY تصویر کرده است. (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 5-رویارویی(رقابت)در شبکههای BARONY 3-4 شبکه REPUBLIC :سومین نوع شبکه، شبکه REPUBLIC است.این نوع شبکه زمانی ظهور پیدا میکند که هیچ سازمان مرکزی(قدرت برتر)در شبکه وجود ندارد.در این شبکه،هیچ یک از سازمانها،توان قابل توجهی نسبت به سایر سازمانهای درگیر در شبکه ندارند.بنابراین،یکی از تفاوتهای اساسی و اولیه در نوع شبکهها، سطح توانی است که سازمان یا سازمانهای مرکزی بر روی دیگر اعضای شبکه اعمال میکنند.
اولین تفاوت میان یک شبکه REPUBLIC و شبکههای KINGDOM و BARONY ، طبیعت مشتریان آنهاست.در شبکه REPUBLIC ،مشتریان،شرکتهایی هستند که محصولات را به مصرفکنندگان نهایی میفروشند،درحالیکه در شبکههای KINGDOM و BARONY ،مشتریان،خود مصرفکنندگان نهایی هستند.
به دلیل وجود مشارکت در ماشینآلات، دانش فنی و امکانات تولید در شبکههای REPUBLIC ،همافزایی مثبتی میان شرکتها ایجاد میشود که نتیجه این همافزایی،افزایش در راندمان هزینهها و توسعه تواناییها برای دستیابی به هزینههای رقابتی است.تبادلات تجاری در یک شبکه REPUBLIC از طریق زیرقراردادهای افقی میان شرکتهای درون شبکه انجام میگیرد. به دلیل اینکه اقتصاد تعداد در این شبکه،برای بقا حیاتی نیست،شرکتهای مرکزی قدرتمند ظهور پید نمیکنند.به عنوان یک نتیجه از بحث مذکور،روابط میان شرکا در این رویکرد،متقارن و یکسان است.اگرچه شبکههای REPUBLIC فاقد یک شرکت مرکزی یا گروهی از شرکتهای مرکزی است که ذات استراتژیک را برای شبکه رقم میزنند،اما کل سازمانهای درون شبکه باهم تشکیل یک اکوسیستم را میدهند که هریک نقش حیاتی را به عنوان یک کل برای شبکه بازی میکند.شکل(6)ساختار یک شبکه REPUBLIC را تصویر کرده است.و جدول(1)، به اختصار مجموعهای از ویژگیهای سه شبکه متمایز مورد بحث را جمعآوری کرده است.
5-رویکردهای مختلف در روابط خریدار -تامینکننده
رویکرد«رقابتی متخاصم»،از یک تئوری مبتنی بر تراکنش(مواجهه و فاکتورنویسی) سرچشمه میگیرد،چرا که تشریح میکند که چگونه سازمانها با یکدیگر به منظور کمینه کردن هزینههای تولید و تراکنش ارتباط برقرار میکنند. در دیگر سو،رویکرد«مشارکتی»،ارتباط تنگاتنگی با یک تئوری رفتاری و مبتنی بر مذاکره دارد.بنابراین تئوریهای متضاد فوق،از لحاظ«فرضیات»،توجه به«تئوری اقتصادی القایی از طرف بازار»و«تئوری رفتاری در سطح بین پرسنلی»با یکدیگر تفاوت دارند.محققان بسیاری روابط رقابتی متخاصم را مورد انتقاد قرار داده و روابط مشارکتی را به عنوان یک رویکرد مطمئن برای استیلا یافتن بر آینده روابط خریدار -تامینکننده مورد ستایش قرار دادهاند.با وجود این،هنوز هم سیستم رقابتی متخاصم و سناریوهای دیگر قابل رشد و ترقی هستند و عموما در عمل بروز میکنند.
در بررسی ارتباطات مابین طرفین درگیر در اتحاد-با توجه به توان جانهزنی در روابط خریدار-تامینکننده-سناریوهای مختلفی بروز میکنند که هرکدام از آنها از یکی از دو رویکرد جدول 1-خلاصه ویژگیهای سه شبکه BaronyṣKingdom و Republlc (به تصویر صفحه مراجعه شود) فوق و یا ترکیبی از آنها پیروی میکنند.جدول (2)سلسلهای از سناریوهای متمایز را در روابط گوناگون مابین خریدار و تامینکننده به تصویر کشیده است.سلولهای این شکل در یک چارچوب سه در سه برآنند که نه سناریوی متمایز را در ارتباطات خریدار-تامینکننده مشخص و ارائه دهند.
6-نتیجهگیری
امروزه شرکتها دریافتند که بخش خرید آنها میتواند بهطور فزایندهای در افزایش کارآیی و اثربخشی آنها موثر باشد و به همین دلیل شیوههای خریدشان را تغییر داده و سعی کردهاند تا برای کالاهای خود شیوه خرید مناسب را بیابند،به طوری که بخش خرید بتواند به عنوان جزیی از شرکت،اهداف استراتژیک خرید جزیی از شرکت،اهداف استرتژیک خرید شرکت را برآورده سازد.برای تحقق این امر هر خرید استراتژیک نیازمند یک برنامهریزی استراتژیک خرید برای کالای موردنظر است که معنای این سخن برقراری یک رابطه استراتژیک با تامینکنندگان است.آشکار است که برای تحقق این امر باید به تامینکنندگان شایسته و منتخب روابط استراتژیک برقرار کرد تادر جوار همکاری استراتژیک با آنها بتوان به مزایای رقابتی موردنظر دست یافت.
بههرحال برای آنکه مقدمات مربوط به این امر در یک فرآیند پیچیده و طولانی به خوبی برنامهریزی و هدایت شوند،چهار قدم اصلی زیر روند حرکت را تکمیل خواهند کرد:
1)اثبات نیازمندی استراتژیک جهت مشارکت؛
2)تکوین معیارها و فرآیند ارزیابی و انتخاب تامینکننده/شریک؛
3)رسمیت بخشیدن به شراکت با تامینکننده/ تامینکنندگان؛و
4)حفظ،توسعه و بهبود مشارکت با تامینکننده /تامینکنندگان.
منابع
1- MONCZKA R.,TRENT R.,AND HANDFIELD,R.B.(1998)."PURCHASING AND SUPPLY CHAIN MANAGEMENT", SOUTH-WESTERN COLLEGE PUBLISHING.
2- HANDFIFLD R B,AND NICHOLS ELJR, (1999)"INTRODUCTION TO SUPPLY,CHAIN MANAGEMENT",NEW JERSEY,PRENTICE HALL
3- COOPER R.,AND SLAMULDER R.(1999). "SUPPLY CHAIN DEVELOPMENT FOR THE (به تصویر صفحه مراجعه شود) LBAN ENTERPRISE INTERORGANIZTION COST MANAGEMENT",THE IME POUNDATION FOR APPLIED RESEARCH,INC., PRODUCTIVITY PUBLISHING.
4- DOWLATSHAHI S,(1999)"BARGAINING POWER IN BUYER.SUPPLIER RELATIONSHIPS",PRODUCTION INVENTORY MANAGEMENT JOURNAL
5-تیموری،ابراهیم-ارائه مدلهایی برای سیستم مدیریت زنجیره عرضه-پایاننامه دکترای مهندسی صنایع-دانشگاه علم و صنعت ایران- اسفند 1378.
6-ریاضی،افشین-طراحی یک رویه جهت ارزیابی،انتخاب و توسعه تامینکنندگان در مدیریت زنجیره تامین-پایاننامه کارشناسی ارشد مهندسی سیستمها-دانشگاه علم و صنعت ایران- پاییز 79.
دکتر مهدی غضنفری:عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت
افشین ریاضی:کارشناس ارشد مهندسی صنایع
مسعود کاظمی:کارشناس مهندسی صنایع